نویسندگانی که ساز می‌زدند

نویسندگانی که ساز می‌زدند

نویسندگانی که ساز می‌زدند

 

 

در دنیای هنر افرادی وجود دارند که در دو یا چند حوزه هنری به شکل جدی فعالیت داشته و در آن‌ها به موفقیت رسیده‌اند اما بسته به شرایط یا انتخاب این افراد، یکی از این هنرها آنچنان که باید دیده نشده است. در این مطلب از سری مطالب سایت موسسه فرهنگی و هنری شهنای قصد داریم به معرفی نویسندگانی بپردازیم که به نوازندگی نیز پرداخته‌اند اما بیشتر به عنوان نویسنده در میان مردمان جوامع مختلف شناخته می‌شوند. با ما همراه باشید تا این نویسنگانی که ساز می‌زدند را بیشتر بشناسیم.

 

 

نیچه

فردریش نیچه (Fredrick Neichze)

برای معرفی نیچه به شکل کلی می‌توان او را یک فیلسوف، ادیب، شاعر، منتقد فرهنگی، جامعه‌شناس، آهنگساز و لغت‌شناس آلمانی معرفی کرد. این چهره بزرگ که در کارنامه خود نوشتن کتاب‌های مهمی نظیر زایش تراژدی، چنین گفت زرتشت و تبارشناسی اخلاق را دارد به شکل حرفه‌ای به نواختن پیانو نیز مشغول بوده است. از سنین پایین تحت تعلیم این ساز قرار گرفته و در دوران جوانی قطعاتی نیز ساخته است. “سرود زندگی” نام آخرین قطعه ساخته شده توسط نیچه در سال 1882 میلادی با شعری از “لو سالومه” است.

 

در زیبایی‌شناسی موسیقی نیچه آمده است:” نگرش نیچه به موسیقی برآیندی است از نظرگاه او به فلسفهٔ فرهنگ. نیچه در ابتدا برتری و تفوق موسیقی کلاسیک اروپا را می‌ستاید. در این دوره او جنبه‌های غیرعقلانی نبوغ آهنگسازانی را که با بازآفرینش نیروهای دیونیسوسی به اصلاح اضافات جنبه عقلانی و خشک فرهنگ اروپایی کمک می‌کنند ستایش می‌کند. اما نیچه سرانجام از این موضع خود بازمی‌گردد و با حملاتی سخت و دامنه‌دار به موسیقی واگنر، مشخصه‌های «والا» یی را که با آن موسیقی هنری و کلاسیک را شناسایی می‌کنند مورد رد و انکار قرار می‌دهد. او معیارهای زیبایی‌شناسانه‌ای را که تا حد زیادی کانتی است در عالم هنر و موسیقی رد می‌کند و موسیقی عوام پسند افرادی همچون ژرژ بیزه و اوپرای کارمن او را می‌ستاید و سادگی و حس‌انگیز بودن آن را ارزش تلقی می‌کند. نیجه در زایش تراژدی می‌کوشد برخلاف پندار اکثریت نشان دهد که موسیقی تنها هنری است که از صورت‌های ظاهری عبور می‌کند نه آنکه در صورت‌های زیبای ظاهری تجلی کند. او در این ادعا تا حد زیادی وامدار شوپنهاور است.”

 

توماس هاردی

توماس هاردی (Thomas Hardy)

توماس هاردی رمان‌نویس و شاعر اهل کشور انگلستان است که از شاعران جنبش طبیعت‌گرایی به‌شمار می‌آید. علاقه او به موسیقی شاید برگرفته از آن باشد که پدرش یک سنگ‌تراش بوده که به نواختن ویولن نیز مشغول بوده است. همچنین در مورد او گفته می‌شود که پدربزرگ و عموهایش در گروه‌های موسیقی کلیسا فعالیت می‌کردند ومادرش نیز خواننده  آثار فولکور بوده. در نهایت شرایط زندگی توماس هاردی او را از پنج سالگی به مسیری موسیقایی کشانده و کار به جایی رسیده که در کارنامه هنری او نواختن سازهای پیانو، آکاردئون و ویولن یاد شده است.

 

 

 

چارلز دیکنز

چارلز دیکنز (Charles Dickens)

چارلز دیکنز رمان‌نویس عصر ویکتوریایی است که شهرت جهانی دارد و نه تنها در حوزه رمان‌نویسی افراد زیادی از او اقتباس کرده‌اند بلکه فیلمسازان بسیاری بر اساس داستان‌های او فیلم ساخته‌اند. الیور توئیست، سرود کریسمس، دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ از آثار برجسته او هستند که به زبان‌ها مختلف ترجمه شده است. چارلز دیکنز از 12 الگی تعلیم پیانو و ویولن را شروع کرد. او به قدری موسیقی دوست داشته که پول به دست آمده از فروش کتاب‌هایش را صرف خرید ساز و رفتن به کنسرت می‌کرده. به گفته محققین او در جوانی با فروش رمان‌های خود توانسته یک پیانوی قدیمی و آکاردئون بخرد و تمام وقت آزاد خود را صرف یادگیری موسیقی کرده است.

 

 

 

هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی (Haruki Murakami)

موراکامی نیز جزو نویسندگانی که ساز می‌زدند به شمار می‌آید. این نویسنده ژاپنی افتخارات زیادی مثل  جایزه جهانی فانتزی، جایزه بین‌المللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزه فرانتس کافکا و جایزه اورشلیم را در کارنامه خود دارد. تحت تأثیر فرهنگ غرب و موسیقی بوده و پیش از آنکه به نویسندگی مشغول شود صاحب یک کلوپ موسیقی جاز بوده است. شغل همسرش از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۱ در یک فروشگاه صفحه‌های موسیقی بود موراکامی در میان سازهای موسیقی، پیانو را برای نواختن انتخاب کرده است. این نویسنده معروف در یکی از کتاب خود نوشته است: ” هیچ کسی به من نوشتن یاد نداد، من هیچ وقت تکنیک های نویسندگی را آموزش ندیده ام. فقط ریتم است که به من کمک می‌کند تا جریان کلمات را کنترل کنم. نوشته باید یک احساس ریتمیک را در خواننده ایجاد کند و او را به سمت جلو ببرد.”

 

 

 

 

استفن کینگ

استفن کینگ (Stephen King)

این نویسنده آمریکایی بیش از 200 اثر را خلق کرده است و بعضی از آن‌ها در میان طیف گسترده مردم زمانی شناخته شدند که سینماگران از روی آن‌ها یا بر اساس آن‌ها فیلم ساختند. از میان این آثار می‌توان به رستگاری در شاوشنگ، مسیر سبز، درخشش، میزری، مه و ارواح اشاره کرد. وی در جوانی یکی از اعضای گروه موسیقی بود که همگی اعضای گروه را نویسندگان جوانی تشکیل داده بودند که برای حمایت از موسسات خیریه کنسرت و اجراهای مختلف برگزار می‌کردند.

 

 

 

میچ آلبوم

میچ آلبوم (Mitch Albom)

این نویسنده آمریکایی نیز در زمینه‌های مختلفی فعالیت داشته است. او در سطح جهان به عنوان روزنامه‌نگار، فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه نویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده است شناخته می‌شود. وی پیش از فعالیت به عنوان نویسنده، نوازندگی پیانو را شروع کرد و به شکل حرفه ای به آهنگسازی موسیقی می‌پرداخت. در واقع او یک نوازنده بوده و نویسندگی فعالیتی بود که سال ها بعد به سراغ آن رفت.

 

 

در نوشتار بالا سعی شده است شما مخاطب گرامی اطلاعاتی در خصوص نویسندگانی که ساز می‌زدند به‌دست بیاورید. گفتنی است می‌توانید جهت دریافت هرگونه اطلاعات موسیقایی و یا هر نوع همکاری دیگر با موسسه فرهنگی و هنری شهنای تماس بگیرید

 

موسسه شهنای

 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.